Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب نیوز نوشت: مهرداد، عموی کیان پیرفلک در پیج اینستاگرام خود نوشت: کیان عزیزم امروز ۳۲روز از پرپرکردن تو و بی‌خبربودن بابامیثم از این مصیبت می‌گذرد. الان پیش پدرت هستم روی تخت افتاده است. بدن ورزیده و تنومندش اکنون بسیار نحیف و پژمرده شده اما همچنان برای در آغوش‌گرفتنت لحظه‌شماری می‌کند و باانگیزه و امید سعی می‌کند با جراحت‌هایش کنار بیاید و آنهارا به امید بازگشت به اغوش خانواده و تماشایت تحمل کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حتی به من گفت اگر من مجروح شدم و توانایی حرکتی‌ام مشکل پیدا کرده، بازم شاکر هستم در عوض خدا را شکر می‌کنم که بچه‌هایم سالم هستند. اگر کیان گلوله می‌خورد من چکار می‌کردم؟ می‌بینی پدرت به عشق دیدار تو بیش از ۱۳بار بیهوشی و عمل را تحمل کرده و همچنان لبخند می‌زند. من چگونه می‌توانم به میثم بگویم سنگ‌دلان جاهل قلب مهربان و پراز امیدت را با سرب داغ سوزاندند؟!

اکنون تن مجروح و پاره‌پاره شده پدر با پاهای بی‌جان چگونه یارای تحمل شنیدن این مصیبت را خواهد داشت؟!

از طرف دیگر اگر از او پنهانش کنم و زمان سپری شود روبه‌روشدنش را با سنگ سرد مزارت چگونه توجیه کنم؟! اکنون این پارادوکس و تعارض عظیم چگونه قابل حل است؟

کیان پیرفلک کودک ده ساله در جریان اعتراضات بعد از مرگ تلخ مهسا امینی در شهر ایذه بر اثر تیراندازی به خودروی خانواده کشته شد. در جریان این تیراندازی چندین نفر دیگر نیز کشته و زخمی شده‌‍اند.

با این که مسئولان از بازداشت چندین نفر مرتبط با این حادثه خبر داده بودند اما تاکنون خبری مبنی برگزاری دادگاه و محاکمه و مجازات عوامل این حادثه تلخ منتشر نشده است. 

روایت های مختلفی از این حادثه تلخ منتشر شده است.

   

منبع: خرداد

کلیدواژه: کیان پیرفلک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۳۷۱۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.

کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست.

حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آن‌ها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.»

دیگر خبرها

  • مشاوران رئیس فدراسیون والیبال معرفی شدند
  • دستگیری ۲۲ نفر از عوامل درگیری و تیراندازی در هویزه
  • دستگیری ۲۲ نفر از عوامل درگیری و تیراندازی در هویزه خوزستان
  • دستگیری ۲۲ نفر از عوامل تیراندازی در هویزه
  • دختر شاعر فلسطینی مانند پدرش کشته شد
  • تصادف رانندگی وزرای اسرائیلی سریالی شد | فیلم دومین تصادف
  • نامه رئیس دانشگاه میبد به رؤسای تعدادی از دانشگاه‌های آمریکا
  • ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید
  • صدا و سیما تحمل نقدپذیری خود را بالا ببرد
  • من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!